تعریف انرژی:
نزدیکترین تعریفی که در کتابها یافت شد باز هم تعریف صحیحی از انرژی نبود مثلا بهترین معنی این بود که » اترژی حیات همان انرژی است که بدن را زنده و سالم نگهمیدارد و منابع اصلی آن عبارتند از خورشید، هوا و زمین که این انرژی ... » جالب است آنهائیکه از انرژی صحبت کرده و نوشته اند تعریف مشخصی از آن ارائه نکردهاند فقط به ذکر نشانهها و صفات و مکانهای انرژی که تا حدی هم کامل نیست، پرداختهاند. لذا دست به دامن ریکی شدیم و ایشان سخن نغز زیر را فرمودند: « عنصر تشکیلدهنده همه عالم وجود ، انرژی می باشد»
پس نتیجه میگیریم انرژی یک عنصر مکشوفه جدید است که از ابتدای عالم وجود داشته ولی هنوز در جدول مندلیف ثبت نشده زیرا با چشم غیر مسلح و حتی زیر میکروسکوپ الکترونیک هم دیدهنمی شود.( در سطوح بالاتر راجع به نحوه تکثر و اختلاف موجودات توضیح داده شده)
نتیجه دیگر اینکه در تمامی موجودات ساری و جاری می باشد و در دل هر ذره موجود چه جاندار و چه بیجان ( کمی هم به تعریف خدا در نزد عرفانزدیک شدیم).
با توجه وتمرکز ابتدا می توان نشانه های وجود آن را دریافت سپس با قدم گذاشتن در راه شناخت، کمی تا قسمتی آن را حس کرد و در مرحله بعد این احساسات رشد کرده و کم کم تبدیل به دیدار از طریق ابزارهای مخصوص آن خواهدشد و سپس..
این انرژی با نامهای مختلفی در بین اقوام وادیان مختلف شناخته ونامبرده میشود. در زبان سانسکریت و بین اقوام هندو و ودائی« پرانا» در زبان ژاپنی و برخی دیگر « کی» و در فرهنگ و زبان چین « چی » در نزد یونانیان « پنوما Penuma » پلی نزیها و کاهنان هاوائی آنرا «مانا Mana » و اعراب هم آنرا « دم حیات»می نامند.
کاربرد انرژی:
عمده ترین کاربرد انرژی در محدوده درمان است با متمرکز کردن انرژی و یا درخواست از شعور والای آن و یا شدت بخشیدنو جاری کردن آن در لایهها، گره ها و مجراهای کالبد فیزیکی و روحانی انسان و حیوانات یا به عبارتی موجودات زنده حتی در بعضی موارد موجوداتی که از نظرفیزیکی مرده محسوب می شوند، درمان یا در اصل رسیدن به تعادل صورت می گیرد.
( درمان موجودات مرده در سطوح بالاتر توضیح داده خواهد شده)
کاربرد های دیگری هم از انرژی وجود دارد که از جمله آن کمک به انجام آرزوها و شناخت ناشناختهها، ارتقاء آگاهی و تکامل روح و ... و اخیرا هم نمردن براثر گرسنگی ـ درحالیکه مشغول نوشتن این گفتاربودم تلویزیون مرد چینی را نشان داد که بعد از گذشت 49 روز در یک محفظه شیشهای و بدون خوردن غذا و فقط مصرف آب رکورد بزرگترین مدت گرسنگی را شکسته است و بعد از اینکه رمز موفقیت را از او پرسیدند اشاره به علوم پزشکی باستانی چین کرده است که لازم به توضیح نمی باشد منظور از علوم پزشکی باستانی چین انرژی درمانی است - به این انرژی در چین چی گفته میشود و این مرد چینی با انرژی چی به مدت 49 روز زنده مانده است پس یکی دیگر از کاربرهای انرژی به گفته شوخ طبعانه « ری کی» نمردن از گرسنگی می باشد.
بیماری و درمان:
اغلب مردم بیماری را عامل بیرونی و علتی که از خارج بر بدن ما وارد می شود می دانند. همانند بیماریهایی که بر اثر وجود باکتری و انگل و... و همینطور پدیدةهای محیطی و شیمیائی از قبیل جنگ و جنایت و در مورد سیستم ایمنی بیمارهای ارثی که بافت های خود مابه ما حمله می کنند یعنی یک نوع سردرگمی سیستم ایمنی علاوه بر اینکه از جهاتی همه اینها درست می باشد ولی کافی نیستند و علتهای اصلی در جاهای دیگری میباشد. به عنوان مثال در شرایط یکسان افراد می توانند مریض شوند و یا عده دیگری در همان شرایط بیمار نمی شوند . به نظر من و آموخته هایم بیماری از بیرون نمی آید بلکه از درون زائیده می شود( نظر هونا هم همین است که در بخش خود مفصلا توضیح دادهایم) بیماریهایی که ظاهرا بدلیل هجوم ویروسها و به هم خوردن سیستم ایمنی پدید می آیند چیزی نیستند جز عدم تعادل کالبد فیزیکی یا جسم که این بهم ریختگی و آشفتگی تعادل بر اثر تإلمات روحی و گرفتگیهای ذهنی که باعث تولید انرژی منفی می شوند، بوجود میآید در بخش هونا و پزشکی هومیوپاتی به این موضوع مفصلا اشاره شده. به هر حال هرچه که هست به قول هونامردم بیماری را سرسری می گیرند ولی باید کاری هرچند کوچک انجام دهیم و این توجه و تمرکز به مسائل مربوط به انرژی را می طلبد.
چرخه مربوط به بروز بیماری در زیر ترسیمشده است:
سلامت ß فشار روانی ß ناخوشی فشار روانی ( ایجاد انرژی منفی) ß ناخوشی و بیماری( عدم تعادل در چرخه انرژی)ß بیماری مزمن ß مرگ فیزیکی
درمان:
ما قصد نداریم پزشکی امروز را زیر سئوال ببریم چه گاهی مسائل مربوط به انرژی در کنار پزشکی رایج اثر بیشتری دارد و همینطور پزشکی همراه با درک وبکارگیری انرژی موفقیت بیشتری خواهد داشت.
نمونة موفق این پیوند دکتر آلن لارنس میباشد که با بکارگیری «هونا» در کنار علوم پزشکی رایج یکی از موفقترین پزشکان در زمینة بیماریهای لا علاج میباشد همچنین دکتر دیپاک چوپرا در آمریکا که مدیر چندین کلینیک موفق درمان بیماریهای لاعلاج بوده وروزبروز به اهمیت کار وی بیشتر پی برده میشود.
دکتر آلن لارنس کتابی در این زمینه با عنوان « هونا شفای معجزه آسای بیماران » به رشته تحریر در آورده همینطور دکتر چوپرا کتابهای متعددی در این زمینه با عنوانهای « شفای کوانتومی ـ ذهن بی انتها ، جسم پردوام و...» نوشته است.
روش ونظر پزشکی هامیوپاتی هم در مورد درمان جالب توجه است البته این نوع پزشکی ظاهرا تا عمق انرژی درمانی در مسائل مربوط به درمان پیش نمیرود ولی حداقل تا لایه های زیرین فهم و ادراک پزشکی مدرن پیش رفته است.
پزشک هامیوپات معتقد است که درد و علائم بیماری ، خود بیماری نیست بلکه نشانه هایی میباشد که باید آنها را جدی گرفت . در پزشکی رایج اغلب پس از ناتوانی در درمان با بمباران دارو ومسکنهای مختلف سعی در بهبود علائم میکنند در عین حالیکه بیماری همچنان بصورت نهفته وجود خواهد داشت و گاهی اوقات هم تغییر جهت داده ومهیب تر میشود.
هامیوپات میگوید مثال بدن و بیماری همچون خانه و دزدی است که به آن وارد شده وبا وارد شدن به اطاقهای مختلف چراغها را یکی بعد از دیگری روشن و خاموش میکند در اینجا ما نباید با شکستن چراغها صورت مسئله را پاک کنیم بلکه باید از این مسئله در دستگیری دزد استفاده صحیح شود (دزد در اینجا همان مریضی ویا اشکال در سیستم ایمنی و چراغها مثال درد میباشد).
هامیوپاتی با استفاده از نشانه های مریضی وتجویز سمومی ضعیف شده و کاملا طبیعی که از گیاهان وحیوانات گرفته میشود و دقیقا همان علائم بیماری را تولید میکند، سیستم ایمنی را مجبور به اصلاح اوضاع میکند ودر بیشتر این موارد بدون آنکه علت اصلی را کشف کند ، موفق به درمان کامل میشود ولی گاهی ممکن است که بیماری (حتی بندرت) برگشت داشته باشد چرا که کمتر به مسائل مربوط به گرفتگیهای انرژیک و مسدود شدن کانالهای مربوطه توجه میکند و بیشتر توجه خود را به سیستم ایمنی معطوف می دارد تا لایههای پائینتر . من قصد ندارم در اینجا بیشتر از این راجع به هامیوپاتی صحبت کنم علاقهمندان میتوانند جهت اطلاع بیشتر از کتاب« یک- کوانتوم، عرفان و درمان نوشته دکتر مسعود ناصری» مراجعه نمایند.
به هر حال در مبحث انرژی، درمان یعنی ایجاد تعادل در همه سطوح و این تعادل یا در نتیجه بکارگیری راهکارهای روانشناسی مدرن امروز رخ خواهد داد و یا با تإثیر مستقیم انرژی ـ البته گاهی هر دوی اینها در کنار هم جهت درمان لازم است وگاهی هرسه یعنی پزشکی رایج ودوم روانشنا سی و سوم انرژی. منظور از ترتیب بیان این سه مورد میزان اهمیت آنها نیست بلکه هرکدام در جای خود مؤثر است، مثلا در نتیجه یک تصادف شدید بلافاصله عمل جراحی و پزشکی امروزی لازم است سپس شرایط روحی مریض تاباور داشته باشد که به زودی سلامت خود را بدست خواهد آورد و در نهایت انرژی که این چرخه را کامل خواهد کرد و به آن سرعت خواهد بخشید حتی اثر بعضی از داروها هم به باور مریض و انرژی بستگی دارد. تقریبا همه مردم می دانند که اکثر بیماریها در پلههای مطب پزشک و یا بعد از نوشتن نسخه از بین می روند و این امر به دستهای دکتر دلالت داده می شود در خاتمه در مبحث «هونا» مفصلا راجع به مقوله درمان توضیح داده شده است.
برگردان چرخه بیماری به سلامت:
زندگی ó فشار روانی ó فشار روانی ناخوشó ناخوشی ó بیماری مزمن ó مرگ
برطرف کردن بیماری:
بیماری ß ناخوشی ß نبود فشارروانی ß سلامت